دروغگویی بیمارگونه ، شرح علائم این بیماری عجیب و نحوه تشخیص و درمان آن
به گزارش ایپتن، دروغگویی بیمارگونه یا پاتولوژیک که به آن pseudologia fantastica یا mythomania نیز گفته می گردد، یک بیماری روانپزشکی گیج کننده است که به این صورت تعریف می گردد: تمایل اجباری و عادتی برای فریب دادن دیگران به وسیله ساختن دروغ های پیچیده، خیال پردازی ها یا اغراق گویی ها.
این افراد بدون انگیزه آشکار یا منفعت بیرونی ظاهری دست به رفتارهای فریبنده می زنند و اغلب روایت های پیچیده و غیرقابل قبولی را برای دستکاری ادراکات، برانگیختن همدردی یا افزایش عزت نفس می گویند.
ماهیت عجیب دروغگویی بیمارگونه
آنچه که دروغ بیمارگونه را عجیب می نماید، ماهیت مداوم و اجباری رفتارهای فریبنده است که ممکن است علیرغم عدم وجود پاداشی ملموس یا انگیزه های بیرونی رخ دهد. برخلاف دروغگویی معمولی، که ممکن است در خدمت اهداف ابزاری باشد یا از منافع فرد در موقعیت های خاص محافظت کند، دروغ گویی بیمارگونه به روابط شخصی، تعاملات اجتماعی، و کوشش های حرفه ای توسعه می یابد. افراد مبتلا به دروغ های بیمارگونه ممکن است داستان های مفصلی بسازند یا حقایقی را بدون توجه به پیامدهای آن، بیارایند، که منجر به سردرگمی، بی اعتمادی و ناراحتی عاطفی در میان افرادی می گردد که تحت تأثیر رفتارهای فریبنده آنها قرار گرفته اند.
در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 دروغگویی بیمارگونه به عنوان یک شرایط روانپزشکی متمایز در جامعه پزشکی به رسمیت شناخته شد.
دروغگویی بیمارگونه اغلب با سایر اختلالات روانپزشکی مانند اختلال شخصیت خودشیفته، اختلال شخصیت ضداجتماعی یا اختلال شخصیت مرزی همراه است که ممکن است در ایجاد یا تشدید رفتارهای فریبنده نقش داشته باشد. افراد مبتلا به دروغ گویی بیمارگونه ممکن است احساس ناامنی، بی کفایتی یا عزت نفس پایین داشته باشند.
آسیب شناسی دروغگویی پاتولوژیک
اعتقاد بر این است که برآیند پیچیده ای از عوامل زیستی، روانی و محیطی باعث این امر می گردد. اختلال در فرآیندهای شناختی مانند عملکرد اجرایی، کنترل تکانه و تنظیم هیجان ممکن است به ایجاد و حفظ رفتارهای فریبنده در افراد مبتلا به دروغگویی بیمارگونه بیانجامد.
مطالعات نوروبیولوژیکی ناهنجاری هایی را در نواحی مغز که مسئول شناخت اجتماعی و استدلال اخلاقی هستند مانند قشر جلوی مغز، قشر سینگولیت قدامی و آمیگدال نشان داده اند. اختلال در این مدارهای عصبی ممکن است توانایی فرد را در تشخیص نشانه های اجتماعی، همدردی با دیگران و مهار تکانه های فریبنده مختل کند.
عوامل روانشناختی، مانند تجارب اولیه دوران کودکی، الگوهای دلبستگی، و راهبردهای مقابله ای ناسازگار نیز ممکن است در ایجاد دروغگویی بیمارگونه نقش داشته باشند. تجارب آسیب زا، غفلت، یا سوء استفاده در دوران کودکی هم مسئولند.
راهبردهای درمانی دروغگویی پاتولوژیک
- روان درمانی: روان درمانی فردی، به ویژه درمان شناختی- رفتاری (CBT) یا درمان روان پویشی، می تواند به افراد مبتلا به دروغ های بیمارگونه یاری کند تا انگیزه ها، باورها و احساسات اساسی را که باعث رفتارهای فریبنده آنها می شوند، کشف نمایند. تکنیک های درمانی مانند بازسازی شناختی، تنظیم هیجان و آموزش مهارت های بین فردی می توانند تغییر رفتار را تسهیل نموده و الگوهای سالم تر ارتباط و بیان خود را ارتقا دهند.
- دارودرمانی: در حالی که هیچ دارویی به طور خاص برای دروغگویی پاتولوژیک تایید نشده است، داروهای خاصی ممکن است برای بیماری های همراه مانند افسردگی، اضطراب یا تکانشگری تجویز شوند. مهارنماینده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)، تثبیت نماینده های خلقی، یا داروهای ضد روان پریشی ممکن است در موارد خاص برای برطرف اختلالات خلقی یا رفتاری در نظر گرفته شوند.
- خانواده درمانی: مشارکت دادن اعضای خانواده یا افراد مهم در فرآیند درمانی می تواند حمایت، ارتباطات را بهبود بخشد و اندازه رفتارهای فریبنده را تعدیل کند.
- گروه های حمایتی: ارتباط با دیگرانی که تجربیات مشابهی دارند می تواند احساس انزوا، شرم و انگ مرتبط با دروغ گویی بیمارگونه را کاهش دهد و حس اجتماعی را تقویت کند.
ماهیت عجیب دروغگویی بیمارگونه
آنچه که دروغ بیمارگونه را عجیب می نماید، ماهیت مداوم و اجباری رفتارهای فریبنده است که ممکن است علیرغم عدم وجود پاداشی ملموس یا انگیزه های بیرونی رخ دهد. برخلاف دروغگویی معمولی، که ممکن است در خدمت اهداف ابزاری باشد یا از منافع فرد در موقعیت های خاص محافظت کند، دروغ گویی بیمارگونه به روابط شخصی، تعاملات اجتماعی، و کوشش های حرفه ای توسعه می یابد. افراد مبتلا به دروغ های بیمارگونه ممکن است داستان های مفصلی بسازند یا حقایقی را بدون توجه به پیامدهای آن، بیارایند، که منجر به سردرگمی، بی اعتمادی و ناراحتی عاطفی در میان افرادی می گردد که تحت تأثیر رفتارهای فریبنده آنها قرار گرفته اند.
در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 دروغگویی بیمارگونه به عنوان یک شرایط روانپزشکی متمایز در جامعه پزشکی به رسمیت شناخته شد.
دروغگویی بیمارگونه اغلب با سایر اختلالات روانپزشکی مانند اختلال شخصیت خودشیفته، اختلال شخصیت ضداجتماعی یا اختلال شخصیت مرزی همراه است که ممکن است در ایجاد یا تشدید رفتارهای فریبنده نقش داشته باشد. افراد مبتلا به دروغ گویی بیمارگونه ممکن است احساس ناامنی، بی کفایتی یا عزت نفس پایین داشته باشند.
آسیب شناسی دروغگویی پاتولوژیک
اعتقاد بر این است که برآیند پیچیده ای از عوامل زیستی، روانی و محیطی باعث این امر می گردد. اختلال در فرآیندهای شناختی مانند عملکرد اجرایی، کنترل تکانه و تنظیم هیجان ممکن است به ایجاد و حفظ رفتارهای فریبنده در افراد مبتلا به دروغگویی بیمارگونه بیانجامد.
مطالعات نوروبیولوژیکی ناهنجاری هایی را در نواحی مغز که مسئول شناخت اجتماعی و استدلال اخلاقی هستند مانند قشر جلوی مغز، قشر سینگولیت قدامی و آمیگدال نشان داده اند. اختلال در این مدارهای عصبی ممکن است توانایی فرد را در تشخیص نشانه های اجتماعی، همدردی با دیگران و مهار تکانه های فریبنده مختل کند.
عوامل روانشناختی، مانند تجارب اولیه دوران کودکی، الگوهای دلبستگی، و راهبردهای مقابله ای ناسازگار نیز ممکن است در ایجاد دروغگویی بیمارگونه نقش داشته باشند. تجارب آسیب زا، غفلت، یا سوء استفاده در دوران کودکی هم مسئولند.
راهبردهای درمانی دروغگویی پاتولوژیک
- روان درمانی: روان درمانی فردی، به ویژه درمان شناختی- رفتاری (CBT) یا درمان روان پویشی، می تواند به افراد مبتلا به دروغ های بیمارگونه یاری کند تا انگیزه ها، باورها و احساسات اساسی را که باعث رفتارهای فریبنده آنها می شوند، کشف نمایند. تکنیک های درمانی مانند بازسازی شناختی، تنظیم هیجان و آموزش مهارت های بین فردی می توانند تغییر رفتار را تسهیل نموده و الگوهای سالم تر ارتباط و بیان خود را ارتقا دهند.
- دارودرمانی: در حالی که هیچ دارویی به طور خاص برای دروغگویی پاتولوژیک تایید نشده است، داروهای خاصی ممکن است برای بیماری های همراه مانند افسردگی، اضطراب یا تکانشگری تجویز شوند. مهارنماینده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)، تثبیت نماینده های خلقی، یا داروهای ضد روان پریشی ممکن است در موارد خاص برای برطرف اختلالات خلقی یا رفتاری در نظر گرفته شوند.
- خانواده درمانی: مشارکت دادن اعضای خانواده یا افراد مهم در فرآیند درمانی می تواند حمایت، ارتباطات را بهبود بخشد و اندازه رفتارهای فریبنده را تعدیل کند.
- گروه های حمایتی: ارتباط با دیگرانی که تجربیات مشابهی دارند می تواند احساس انزوا، شرم و انگ مرتبط با دروغ گویی بیمارگونه را کاهش دهد و حس اجتماعی را تقویت کند.