چاله های سوخته زغال در مزارع خشک صرم

به گزارش ایپتن، فاطمه امامی- قم - خبرنگار:از قم که به سمت کهک راه بیفتید، پیش از رسیدن به دیار حکیما، با یک روستای کوچک در ابتدای جاده روبرو می شوید. روستایی که در نزدیکی آن تپه تاریخی صرم واقع شده است که تا همین چند سال پیش کاوش در آن ادامه داشت.

چاله های سوخته زغال در مزارع خشک صرم

وارد روستا که می شوید، همه چیز را شهری شده می بینید. حتی نمای برخی ساختمان ها. روح سادگی اما هنوز در مردم اینجا هست. محمد سلمانی از کاسبان قدیمی این روستاست که می گوید: اجداد من تا 8 نسل این جا زندگی نموده اند و جد و پدرم هم سلمانی بودند. او می افزاید: این جا حدود 700 خانوار زندگی می نمایند. فاصله اش تا قم به 4 فرسخ نمی رسد. امکانات روستا بد نیست، اما چون آب ندارد و دیگر درآمدی برای مردم نیست، مردها باید بروند بیرون روستا کار نمایند و پول دربیاورند تا اینجا خرج نمایند.

سلمانی می گوید: در گذشته آب بود و مردم کشاورزی می کردند و زندگی می گذشت، اما اکنون مزرعه ها خشک شده و حتی بارندگی ها هم نتوانسته شرایط قبلی را برگرداند. اطراف روستا همه بیابان شده. بالای روستا هم انار و انجیر و بادام و گردو داشتیم و درآمد خوبی داشت، اما همه زمین ها خشک و بایر شده است. به گفته او، بیش از 10 سال است که روستای صرم آبی برای کشاورزی ندارد. قنات ها همه خشک شدند. در حالی که تا پیش از آن، گرچه چاه نبود اما کشاورزان از همان آب قنات استفاده می کردند که دیگر خبری نیست. حتی آنگونه که او می گوید، زمانی آب های خورآباد و لنگرود در رودخانه هرز می رفت، اما دیگر همه خشک شده اند. سلمانی می گوید: یک مزرعه هست به نام چهل بندگان که به اندازه اشک چشم آب ندارد.

مزرعه دیگر به نام مینارده یک چکه هم آب ندارد. او در خصوص وضعیت اشتغال خانوارهای ساکن در روستای صرم اظهار می نماید: حدود 20 خانوار از بچه های این جا خادم حرم حضرت معصومه(س) هستند. یک عده چوب خشک جمع می نمایند و به زغال تبدیل می نمایند. این جا درآمد اهالی از زغال است و برخی ها هم گاو دارند. نزدیک های سد کبار 50 چاه فراوری زغال ایجاد کردند. هر کسی 2 تا 3 چاه دارد و برای خودش زغال فراوری می نماید و می فروشد. روزانه حدود 100 نیسان زغال از این جا بیرون می آید. چوب را یا از نجاری های شهر می گیرند یا خارهای بیابان را می نمایند. چوب گران شده و زغال را هم باید گران بفروشند، اما درآمدشان بد نیست.

  • جریان زندگی

آنالیز امکانات روستا حاکی از آن است که شرایط زندگی بد نیست. آب آشامیدنی سالم و بهداشت مطلوب است. مدرسه به اندازه کافی ساخته شده و معابر وضعیت بدی ندارند. پسر بچه ای که گوشه ای از روستا روی پله خانه در خلوت کوچه کتاب در دست دارد و مطالعه می نماید، خود را شاگرد کلاس هفتم مدرسه ای در روستا معرفی می نماید که از شرایط تحصیل راضی است و البته نگران است از این که می خواهند مدرسه را خراب نمایند و مجبورند به مدرسه ابتدایی بروند. او می گوید: کلاس ما 20 نفره است. کلاس هشتم، 23 نفره است. حدود 86 نفر در راهنمایی هستیم. تفریح و اوقات فراغت خاصی ندارم. پدرم در کار فراوری زغال است. برادرم کنکور دارد. پدرم تنهایی می رود و چوب می خرد و زغال درست می نماید. ساعت استراحت پس از نهار است و پدر و فرزندی که در حال چیدن شاه توت های قرمز و آبدار کنار خیابان هستند. این منظره عجیبی در یک روستا نیست و هیچ روستایی زاده ای نیست که این صحنه را به خاطر نداشته باشد.

  • بیکاری؛ مشکل اصلی جوانان

مشکل اصلی این روستا جوانان بیکار است، چراکه کاری نیست در روستا انجام دهند و اگر بخواهند در شهر کار و زندگی نمایند، از عهده هزینه ها بر نمی آیند. برای کشاورزی و باغداری هم آب کافی ندارند. سلامت می گوید: از بس بالادست روستا، مرغداری ایجاد کردند و دولت به هرکسی تقاضا داشت پروانه داد، قنات های روستا خشک شد و دیگر نمی گردد کشاورزی کرد. هفت هشت خانوار هم در این روستا دامداری می نمایند که مسائل خودشان را دارند. از این روستا حدود 200 خانوار به شهر مهاجرت نموده اند اما دیگر مهاجرت نداریم. اگر مسئولان مقداری به فکر این جوان ها باشند و کاری نمایند که در آبادی بیکار نباشد و بتوانند ازدواج نمایند، دیگر احتیاج نداریم از این روستا به شهر برویم، اما وقتی که در فشار باشیم مجبوریم به شهر رفت وآمد کنیم تا یک لقمه نان دربیاوریم.

  • کارگران افغانستانی در سیاه چاله ها

نان سنتی و محلی همواره شهرت خود را داشته و علاوه بر قدمت تاریخی در کشور ما، یکی از خریدهای اصلی شهرنشینان در روستاهاست. محمد نجاتی نانوای 66 ساله ای است که از باران های بهاری سال جاری راضی است و از جاری شدن آب در برخی قنات های روستا خبر می دهد. او می گوید: یک مزرعه بود که اهالی به آن می گفتند چهل بندگان. اما اسم اصلی اش چهل بندگاو بوده. یعنی چهل گاو در آن مزرعه کار می کردند. اما الان به خاطر بی آبی خشک شده است.

قبلاً بیشتر جوان ها قالی می بافتند اما الان بیشتر مردم این جا کارگر قم هستند و به دلیل بی آبی، هرروز تا قم برای کارگری می روند. نجاتی از کسانی می گوید که در روستا روزگارشان با ساخت و فروش زغال می گذرد. او می گوید: قبلاً چاه ها نزدیک آبادی بود و دودش تا پردیسان هم می رفت، اما الان 7 کیلومتری روستا نزدیک سد کبار زغال می سازند. نزدیک 500 نفر در روستا امرار معاششان از همین طریق است. او می گوید کارگرهایی که زغال را می سوزانند و داخل چاه می روند افغانستانی هستند. چون ایرانی ها حاضر نیستند این کار پر زحمت را انجام دهند. 500 نفر از اهالی روستا افغانستانی هستند و هر روز هم به تعدادشان اضافه می گردد. برای رهن خانه های کلنگی 30 میلیون تومان یا بیشتر پول می دهند و چند خانواده در یک خانه زندگی می نمایند.

همین موضوع البته نرخ رهن و اجاره را برای همه بالا برده و برای جوان ها مشکل ایجاد نموده است. آنچه در روستای صرم به وقوع پیوسته، دلیل اصلی مهاجرت و متروکه شدن تدریجی روستاهاست. حالا این مسائل موجب شکل گیری یک شغل آسیب زننده شده، در حالی که می شد با راهنمایی مسئولان و استفاده از ظرفیت های بومی حرفه هایی مانند حصیربافی یا گردشگری که در این روستا ظرفیت آن وجود دارد، به کسب و کار عمومی مردم تبدیل گردد.

  • درآمدزایی با فراوری زغال

حسن سلامت 50 ساله و متولد همین روستاست. او هم خود را زغال فروش معرفی می نماید و می گوید: کارم هم خرید و فروش است و هم فراوری. البته اصل کار را کارگر انجام می دهد که افغانستانی است. چوب را از شهر تهیه می کنیم، می بریم در چاه ها. هر ماشین چوب 500 هزار تومان می گردد. با نیسان چوب ها را می بریم تا مزرعه میرمهدی. چوب ها را ته کوره می ریزیم و آتش درست می کنیم. وقتی گر می گیرد و قرمز می گردد چوب رویش می ریزیم تا با دود زغال درست گردد. حدود 50 نفر از اهالی در کار زغال هستند.

من خودم 23 سال است که این کار را انجام می دهم. این زغال را به تهران و اهواز و آبادان و... هم می دهم و اهالی هم هر جا مشتری داشته باشند زغال شان را می فروشند. او از درآمد این شغل تا 2 سال پیش راضی بود، اما آن گونه که او می گوید دست زیاد شده و دلیل این موضوع را البته ناشی از بیکاری می داند. سلامت می گوید: ما بسته بندی نمی کنیم. در شهر از ما می خرند و بسته بندی می نمایند و به کبابی ها و سوپر مارکت ها می فروشند. اکنون کیلویی 2600 تومان می فروشیم. سود اصلی را دلال ها می برند، اما برای ما هم درآمد دارد.

منبع: همشهری آنلاین
انتشار: 11 شهریور 1398 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: ipten.ir شناسه مطلب: 272

به "چاله های سوخته زغال در مزارع خشک صرم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چاله های سوخته زغال در مزارع خشک صرم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید