مواجهه نمایشنامه نویس با واقعه عاشورا
به گزارش ایپتن، به گزارش خبرنگار خبرنگاران در گلستان حمیدرضا میرزایی زاده نمایشنامه نویس، بازیگر ، کارگردان تئاتر، شاعر، داستان نویس و مدیر آکادمی هنرهای نمایشی ری را و از فعالان عرصه فرهنگ و هنر استان گلستان است. از وی تا به امروز کتاب هایی در حوزه شعر، داستان و نمایشنامه با عناوینی چون از کدامین سمت می آیی جاده های آسمان، جاده ای تا پوتین های من، آسمانی ها، پلک بزن، و شش پنجره مایل به همواره روانه بازار نشر شده است.
او که دانش آموخته کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی است و در پرونده فعالیتش نمایشنامه هایی چون حدیث عشق، مرا دو چشم به راه، ملاقات در دیار دور، دوشنبه های بارانی با مضامین عاشورایی به چشم می خورد؛ یادداشتی به مناسبت عاشورای حسینی با موضوع روبروه نمایشنامه نویس با واقعه عاشورا نوشته که در ادامه ازنظر مخاطبان می گذرد.
رایج ترین نظریه در خصوص خاستگاه تئاتر، این است که تئاتر از دل اسطوره ها و آئین های متحول شده جامعه های انسانی بیرون آمده و آئین هایی مذهبی در شکل گیری نوعی معرفت و آگاهی فرا بشری از دنیا پیرامون مردمان آن روزگار نقش بسزایی داشته است.
آئین های عاشورایی نیز در دل همین تعریف کوتاه می گنجد؛ چراکه به شهادت شواهد و منابعِ مکتوب تاریخی، مراسم سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) از همان روزهای ابتدایی شهادت ایشان تا به امروز، در روزگاران تاریخی سخت یا آسان، در همه مردمان با هر باوری برگزارشده است. آن ها در پرتو این واقعه حماسی اما دل خراش؛ درس های فراوانی آموخته و گوهرهای فراوانی اندوخته اند.
بی شک نمایشنامه نویسان و هنرمندان حوزه نمایش این دیار می توانند با پرداخت و کشف ابعاد و ظرفیت های پنهان این واقعه خدمتی ارزشمند به فرهنگ عاشورایی مردمان خودنمایند؛ زیرا می دانیم که در همه جوامع، تئاتر نقش مهمی در ایجاد باورهای اجتماعی، فرهنگ سازی، آموزش و تربیت آیندگان دارد.
حال با این نگاه، ما با تماشاگرانی روبرو هستیم که هم به لحاظ پیشینه معرفتی و هم ازنظر احساسی و عاطفی، این واقعه را با ذره ذره وجود خود درک نموده و آشنا بوده و خاطره های کودکی و نوجوانی ِ حضور در مراسم های سینه زنی و نوحه خوانی های مساجد و تکایا در خاطر جان ما جاودانه است.
اکنون می توان با بهره مندی از این پتانسیل ارزشمند و خلق یک اثر نمایشی که نه فقط شرحی بر واقعه عاشورا، بلکه اندیشه ای از جنس اندیشه عاشورایی باشد؛ بیشترین تأثیر و به نوعی کاتارسیس (تهذیب نفس ارسطویی) را بر تماشاگر امروزی خود گذاشت.
با پژوهش و دراماتیزه کردن نمایش های آیینی؛ عاشورایی که ریشه در باورهای چندین صدساله مردم این دیار دارد چون سنج زنی، زنجیرزنی، سقا خوانی و العطش خوانی، چارچو گردانی، نخل چرخانی، سینه زنی دوری، چاووش خوانی و پرچم گردانی،دسته چوبی و علم مشتی و...آثار گران سنگ نمایشی را می توان به روی صحنه برد.
تعزیه (شبیه خوانی) هم ازجمله مراسم آیینی- نمایشی است که از اواخر دوره صفویه در جامعه ما حضوری تأثیرگذار و ماندگار داشته است و یکی از میراث های فرهنگی و نمایشی ماست و نمایشنامه نویسان این عرصه همواره با این چالش عظیم روبرو هستند که وقتی می خواهیم این واقعه را با همه فرازوفرودهای آن به نمایشنامه تبدیل کنیم تا چه حد می توانیم قدرت تخیل خود و چه میزان، مستندات تاریخی را وارد نمایشنامه کنیم؟
به نظر من در این بزنگاه حساس، نمایشنامه نویس می تواند با در دست داشتن کتب مرجع (دست اول) مستند و مقتل های معتبر در روایت واقعه کربلا چون: لهوف (سید بن طاووس و تاریخ طبری و...) از مرز بین واقعیت و خرافات به سلامت عبور کند.
بی شک برای نمایشنامه نویس به کارگیری صور خیال در راستای مستندات تاریخی بسیار می تواند راهگشا باشد. این امر میسر نمی گردد مگر در برنامه های حمایتی تئاتر کشور، نمایشنامه نویسان به فراوانی و آسانی به این منابع دسترسی داشته باشند تا در مضامین عاشورایی به تکرار مکررات نیفتند و البته؛ تأمین منابع اقتصادی برای تهیه این کتب و موضوعات مرتبط با این حوزه مهم است.
تا آنجا که به خاطر دارم چند سالی، سوگواره تئاتر عاشورایی در کشور برگزار گردید که بعد از چند دوره ادامه پیدا نکرد، در صورت برخورداری از حمایت های مرکز هنرهای نمایشی، آثاری با مضامین عاشورایی می تواند در طول سال اجرا داشته باشد، نه فقط در ایام مناسبتی چون محرم.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران