چرا تجربه عادل فردوسی پور مفید بود؟

به گزارش ایپتن، شاید تجربه گزارشگری خارج از مدیوم سیمای فردوسی پور باعث گردد تلویزیون قدر موقعیت بدست آمده ناشی از رسمیت، راحتی، انحصار و توان فنى را بدانند و در آینده اصلاح رویه نمایند.

چرا تجربه عادل فردوسی پور مفید بود؟

گروه فرهنگی خبرنگاران؛ روز گذشته بیش از بازی پرسپولیس، گزارشگری فردوسی پور در لایو اینستاگرام AFC موجب جنجال در افکار عمومی شد؛ هرچند باید گفت تجربه روز گذشته بسیار باارزش بود؛ از یک طرف صدا و سیما به طور جدی با ائتلافی گسترده از رسانه های رقیب، AFC، سلبریتی ها و عادل فردوسی پور روبرو شد و دید که در آینده ممکن است با چه ریسکی روبرو گردد. از طرف دیگر جمع امکانات فنی فعلی، مسائل مدیوم و مانند آن باعث شد عملا تعداد بیننده های کاسته شده از صدا و سیما به صورت میانگین عددی کمتر از 500 هزار تا باشد (با احتساب کسانی که همزمان از موبایل و تلویزیون استفاده می کردند.)

شاید این تجربه سیما باعث گردد قدر موقعیت بدست آمده ناشی از رسمیت، راحتی، انحصار و توان فنى را بدانند و در آینده اصلاح رویه نمایند. تجربه امروز نشان داد که اگر چه زمان به ضرر صدا و سیماست ولی هنوز تا نقطه غیرقابل بازگشت فاصله بسیار است.

وقتی صحبت از اصلاحات در تلویزیون است منظور بازگرداندن یا بازنگرداندن 90 نیست، بلکه تمرکز روی این است که چرا عادل فردوسی پور با وحود پیشنهاد گزارش بازی از شبکه 3 به نظرش رسیده می صرفد شانسش را روی یک مدیوم دیگر امتحان کند.

از سویی این حق یک مدیر شبکه است که تهیه نمایندگان برنامه هایش را تغییر دهد؛ سلب این حق تحت فشار رقبای رسانه ای و نهاد های خارجی طبعا غلط است، اما در مقابل این حق یک مسئولیت هم باید برقرار باشد.

ملاک هایی که معمولا برای سنجش عملکرد یک شبکه استفاده می گردد خیلی قدیمی و همزمان غیرشفاف است. استفاده از ملاک های سنجش بخش خصوصی برای شبکه ها نه تنها مفید است بلکه عمیقا توصیه می گردد. مثال استفاده از سنجه های GE برای دولت دبی مثال قابل توجهی است.

اگر تغییر تهیه نماینده 90 (علی رغم حفظ فوتبال 120 و پیشنهادات گزارشگرى متعدد) اثر منفی روی این ملاک های شفاف اعلام شده دارد طبعا مدیر شبکه باید تغییر کند.

همچنین باید گفت ضروری است صدا و سیما به سمت استقلال اقتصادی برود؛ این عدم استقلال اقتصادی بین دولت و سایر ذی نفعان صدا و سیما را به وضوح دچار گیجی نموده است. مثال BBC شاید یک مثال معروف باشد، اما تنها مثال نیست.

هیچ اشکالی ندارد که صدا و سیما همزمان هم تنظیم گر باشد و هم خود یک رسانه رقیب باشد. این مدل تنظیم گرى بی سابقه نیست و حتی در ساحات دیگر هم هست از جمله مثال BOE، اما بسیار مهم است که بین این دو وظیفه تفکیک کامل مدیریتی و راهبردی باشد.

همچنین در ایران بدلیل رسمیت تصویر داخل قاب تلویزیون فعلا (ولو موقتا) تلویزیون دارای انحصار نسبی است. در این شرایط خصوصی سازی ابدا توصیه نمی گردد، اما آزادسازی قابل پیشنهاد است.

جمع بند های بالا در عمل تبدیل ساختار صدا و سیما به SBU است به نحوی که شبکه ها همزمان عمومی، آزاد و مستقل باشند؛ چنین ساختاری زمینه را برای تاسیس تلویزیون خصوصى در ده سال آینده را هم فراهم می نماید.

حقیقت این است که تجربه روز گذشته فرصت های بسیاری را برای مدیرانی که به دنبال تحول هستند بروز داد و بزرگترین خطا آن است که پاسخ به این تجربه را در سطح آوردن و نیاوردن عادل بدهید.

منبع: خبرگزاری دانشجو
انتشار: 4 بهمن 1399 بروزرسانی: 4 بهمن 1399 گردآورنده: ipten.ir شناسه مطلب: 1381

به "چرا تجربه عادل فردوسی پور مفید بود؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چرا تجربه عادل فردوسی پور مفید بود؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید